زمان های قدیم افسانه ها بدلیل درک بهتر افراد از جهان و وقایع پیرامون ان شکل گرفتند. اما داستانی که براتون تعریف میکنم می تونه یه واقعیت باشهالقصه:لوسیفر یکی از فرشتگان بود. البته او تنها یک فرشتهی معمولی نبود، بلکه عالیترین مقام را در بین فرشتگان داشت. لوسیفر به معنای «آورندهی نور» است؛ ولی سرنوشت او خیلی نورانی نبود. لوسیفر پس از خلق آدم توسط خداوند، از بهشت رانده شد؛ چرا که خود را برتر از آدم میپنداشت. لوسیفر از سوی پروردگار به جهنم واصل گردید و سپس شیطان خوانده شد. شیطان در تمامی فرهنگها نماد شرارت است. او پس از این واقعه، عزم خود را جزم کرد تا جایی که میتواند فرزندان آدم را به انجام کارهای شرارتآمیز وادارد !!!!نفوذ بیهمتای اثر لوسیفر می تواند در موقعیت های مختلف موجب شود یک فرد متشخص و دارای هویت و ارزش های والای انسانی تا حدی عنان از کف داده و سرمستانه غرق در نقش خود به عنوان "همسر؛ زندان بان؛ فرزند،معشوق و یا ....." شروع به آزار و اذیت بیشرمانه ی انسان های دیگر کند.تغییر شخصیت انسانهای "عادی و حتی خوب" و مبادرت ورزیدن آنها به کارهای شنیع برای مدتزمان کوتاه یا بلند، مصداق شرارت است؛ حتی اگر به اندازهی ماجرای لوسیفر دراماتیک نباشد.اثر لوسیفر در رشادت های آیشمن قوی هیکل بعد جنگ جهانی دوم که آتش شرارتهای بیبدیل انسان بر سر تعدادی از اقلیتها آوار گشت، آنهایی که در خرابیهای جنگ نقش داشتند، گفتند که «ما فقط از دستورات پیروی کردیم». این دفاعیه به قدری مبتذل بود که یک نظریهپرداز سیاسی به نام هانا آرنت(Hanna Arendt) را بر آن داشت که به تجزیه و تحلیل جلسهی محاکمهی آدولف آیشمن «Adolf Eichmann» و دفاعیهی وی بپردازد. آرنت به این نتیجه رسید که آیشمن یک فرد افراط, ...ادامه مطلب